واژه های پیش نهادی ِ من

کار وند :  دستور ِ کار
یاد نگار:  وبلاگ
گردش-یاب:  برآوزر (در تماشای ِ اینترنت)
نگارنده ای بر من نوشته است که واژه ي "هژیر" را به معنای بد به معنای آدم دسیسه گر و نیرنگ کار به کار برده ام.
پاسخ من:  بر نظر ِ افلاتون قوه ي فکریه سه مرتبه دارد میانه و معتدل ِ آن را خرد می گویند. کمی آن را کودنی می گویند و اگربسیار زیاد شود افلاتون آن را اهریمنی می داند و آن آدمی را هژیر می نامد که خرد او بر پیروی شیطان است ودایم دسیسه می کند تا جایی که ا ز آن سو می افتد و حاصل او هم چون حاصل مردم بی خرد می شود. و اگر شما بر پارسی ِ کهن آشنا باشید می دانید که ژ و ش جای گزین هم می شوند. پس هژیر همان هشیار و هوشیار است و "یار" بسیاری چیزی را می رساند و صیغه ي  مبالغه است و شغل و پیشه را می رساند. برای مثال کوشیار همان  است که او را امروزه ریاضی دان می گو ایم. و در پارسی امروزی واژه های پاسیار و بهیار را داریم. پس کامیار به معنای زیادی عیش است و عیاش را می رساند. این که مردم خود را هژیر می نامند از سر کم آگاهی است. چون آن که واژه ي جربوزه هم به همین معنای هژیر است و مردمان آن را صفتی خوب می دانند و می گویند که فلانی آدمی با جربوزه است.
مکانیک: چرخ وا، مانند ِ نان وا
مکانیکی: چرخ وایی، مانند ِ نان وایی
در ایران که بودم از یکی از استادان فرهنگ ستان زبان پارسی پرسیدم که واژه ی تیلیت در آب گوشت درست است؟ او گفت نه و درست آن تـَـلــید است بر وزن ِ پلـید. اکنون که این ابزار هست به گذارید تا برای تان به گویم پیش از آن که این خوراک ملی شما از میان به رود واین خوراک ملی شما مانند پـیتزا از این جا ها آمدده است از برادران شرلی و آن دو بخش داشته است آب آن را با تکه های  نان که در آن می ریختند می خوردند و هنوز هم انگلیسی ها هم این گونه سوپ و آب گوشت شان را می خورند و هر لقمه را تریت ( treat ) می گویند. بخش دیگر را که سبزی و لوبیا و جامد است می کوببد ند و آن را بروز بش یا بروز باش ( broth bash ) می گفتند که شمما گوشت کوبیده می گویید و واژه ی بروز باش را هم به نادرست می گویید آب گوشت ِ بـُزباش. این را گفتم برای این که به دانید شما ایرانی ها تا چه اندازه مردمی با هوش اید.
نابه کارگیری: (abuse)